کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم
لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند …
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد …
دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ….
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ……
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !
و این است بازی باهــم بودن
من اگر عاشقانه می نویسم
نه عاشقم نه شکست خورده.....
فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم
بماند.......
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه خداحافظ ای آبی روشن دل
خداحافظ ای عطر شعر شبانه خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته
دست و پا گر بشکند با نسخه درمان میشود
چشم گریان هم دمی با بوسه خندان میشود
سیل باران گر ببارد از نسیم صورتی
غم مخور با خنده ای از دیده پنهان میشود
مختصر گویم اگر ویران شود کاشانه ای...
جای هر ویرانه ای کاخی نمایان میشود
یا که اید سوز غم تا بشکند خم خانه را
گر که باشد همتی میخانه بنیان میشود
چون مریدی می کشد رنج ریاضت سال ها
عاقبت با پیر خود سوی رندان می شود
ای خدا هر گز نبینم بشکند قلب کسی
دل شکسته باطنش از ریشه ویران میشود
حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام
بگو کسی حرفی نزند
بگذار لحظه ای آرام بگیرم
چی میشد تو هم منو دوستم میداشتی نا زنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین
عشق در دنیا فقط یکیست آن هم عشق به خالق
است،عشقی به نام عشق مخلوق وجود ندارد،
خدایا به آنان که دوستشان داری یاد بده که عشق،
بهتر از زندگی است و به آنان که بیشتر دوست...
شان داری بفهمان که دوست داشتن برتر از
عشق است؛خدایا مرا اسیر عشق مخلوقی مکن
زیرا هرکه عشق به خالق را از یاد ببرد،اسیر
عشق به مخلوق میشود؛خدایا یاری ام کن که
خودم باشم... بـــرای خودم باشم
ﭼﻪ ﻓﺮﻗﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ....
ﺩﺭ ﺳﯿﺮﮎ ﯾﺎ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ؟ !!
ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﮐﻪ ﺗﻠــــــﺦ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺩﻟﺖ ﮐــﻪ ﺧﻮﻥ ﺑﺎﺷﺪ،
ﺗﻮ ﻫﻢ ﺩﻟﻘﮑﯽ !!!
دلــم مـی گــيرد ...
وقــتی مـي بـينـم او هــست ...
مـن هـم هــستـم ...
امــا " قــسمـت " نـيست ...!!
ههههــــــی دنــــیا
اینقدتورو دوست دارم ک هیچ کسی کسی رو اینجوری دوست نداره
اینقدبرات میمیرم قدیه دنیا خوبی قد هزارتا ستاره
بی تو دلم میگیره وقتی تنهامیشم کارم انتظاره
اینقدتورو دوست دارم که هیچ کسی کسی رواینجوری دوست نداره
وقتی نگاهم میکنی قشنگیاتو دوست دارم
حالت معصوم چشات رنگ نگاتو دوست دارم
وقتی صداتو میشنوم دلم برات پر میزنه
ترس یه روز ندیدنت غم بزرگ قلبمه!!
خداوندا ! در این آخرین روزهای سال دل من و دوستانم را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان، هر کجا زخمی هست مرهم، هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق، جای آنرا فرا گیرد
پیشاپیش سال نو مبارک
اِمــشب بــه میــهمانی تــو می آیــم
نــه چشــمان فریــبنده ات
و نــه لبــان تبــدارت را میــخــواهــم
مــرا آغــوشــی بــه وســعت دســتانت کافــی ســت ...
دلــم گــرفــته ...
غــم هــایم را بــغل کــن ...
گفتی از یاد تو میرم، نه عزیزم مگه می شه؟!
به جا چشمام قلبم اما پیش توست تا همیشه
فاصله بین من و تو، تا کجـــــا دنباله داره
قسمت این بود که جدا بمونیم از هم، تا همیشه
روز موعود مطمئن باش، که زیاد هم دور نیست
من کنار تو و تو، مال منی تا همیشه
نمی دونم که کجا و با که هستی، نمی خوامم که بدونم
با تو من خونه ای ساختم، توی قلبم تاهمیشه
مگه تو نخواستی قول من و تو بمونه پابرجا
من که موندم ولی از تو خبری پیدا نمیشه
یه روزی یه وقت یه جایی، چشم من میوفته تو چشمای تو
اما این همون خیاله که با من هست تا همیشه
نمی خوام که نا امیدی بشینه تو قلب خستم
چه دیدی خدا رو شاید، بشی مال من همیشه
سلام خداجونم دیروز باتموم شکست هایی رو که داشتم نلرزیدم ودباره راهمو ادامه دادم خعلی دوست دارم
تو کس همه ی بی کسی هامی هروقت دلم میگره کسی نیس باهاش حرف بزنم تنها تویی که بهم راهو نشون میدی
میگن چرا عاشق اسمونم نمیدونن که اسمون تنها جایی هست که میتونم راهم رو پیدا کنم تنها کسی هستی بهم لبخند میزنی واین حس رو دارم که تو ازم ناراحت نیستی وهیچ وقت ناراحتم نمیکنی ...
هروقت از دنیابریدم
هروقت امیدی نداشتم
هروقت عشق رو به لجن کشوندم
هروقت از مرگ واسم خوندن
تنها به عشق توست که میمونم و راهم رو ادامه میدم
خداجونم هیچ توقع ونیازی الان نسبت به هیچ چیز ندارم
فقط میگم ممنونم بابت همه چی بابت این ارامشی که از تو دارم
تنها توییی که از عشقت نمی ترسم
تا کی غم آن خورم که دارم یا نه؟
وین عمر به خوشدلی گذارم یا نه؟
پر کن قدح باده که معلومم نیست
این دم که فرو برم برآرام یا نه؟
کاش به جای دلم گلویم تنگ می شد
هوا نمی رسید و خلاص …
•
خدایا این روزها کمی مرا تلاوت کن
شاید ختم شد جز هزارم دلتنگی ام
•
دلتنگ روزهایی هستم که
معنای خداحافظ تا فردا بود
•
همه چیز با تو شروع شد
اما هیچ چیز بدون تو تمام نمی شود
حتی همین دلتنگی های من !
•
از اینجا که هستم تا آنجا که هستی
وجب به وجب دلتنگم !
اگر باران بودم انقدر مي باريدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاري به پايت مي گريستم اگر گل بودم شاخه اي از وجودم را تقديم وجود عزيزت ميکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برايت مينواختم ولي افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم
یــــه وقتهایی میری رو پســـت و عکســـهاش یه کامنتـــی بـــذاری
حــــرف دلتو بهــــش بگـــی
که چقـــــدر برات عــــزیزه....
ولـــــی میبینی خیلـــی ها اومـــدن حرفهــــای تورو بهـــش مـــیزنن:
عزیـــزمـ ღــ
عاشقتــمـــ ღــ
جانــمـ ღـــ
فـــღـدات شــღــم........
تو میمـــــونی و یه دنیــــــا حــــرف نگفــــته ....
فــــقط واســـــش لایـــــک میــــزنی....
کــــاش بــــدونه این یعنــــی
یه دنیا بغـــــض و حــــرف !.!.!
مهم نیست ڪه دیگر بآشـے یآ نه...
مهم نیست ڪه دیگر دوسم دآشته بآشـے یآ نه
مهم نیست ڪه دیگر مرآ به خآطر بیآورے یآ نه
مهم نیست ڪه دیگر تورآ بآ دیگرے میبینم یآ نه
مهم اینست ڪه زمآنے که تنهآ میشوے ....
زمــآنـے ڪه دلت گرفت چگونه و با چه رویـے
سر به آسماטּ بلند میڪنـے و میگویـے :
خدآیا مـטּ ڪه گنآهـے نڪردم ... پس چه شد
در دفتر خاطراتم نوشتم : عشق زیباست
معلم دفتر را دید و گفت : این رویاست
گفتم : معلم تو از عشق چیزی میدانی ؟
گفت : در عالم عشق ، عاشق همیشه تنهاست
ومن همچنان در خیال چشمان سیاه توام
که ساده فریبم دادن:
و من هنوز بی عشق تو از تمام
رویاها دلگیرم.....
ببار بارون ببار غم دارم امشب مث
خاک کویر تب دارم امشب ببار بارون
به جون نیمه جونم ببار بارون که همرنگ جنونم
ببار بارون دلم ماتم گرفته صدای خوندنم رو غم گرفته
ببار بارون که من داغونم امشب رفیق ساغی و میخونم امشب
ببار بارون که من ویرونم امشب مث دیونه ها حیرونم امشب
ببار بارون که من ویرونم امشب مث دیونه ها حیرونم امشب
یکی بود،یکی نبود . اونکه بود تو بودی ، اونکه تو قلب تو نبود من بودم! یکی داشت ، یکی نداشت، اونکه داشت تو بودی اونکه جز تو کسی را نداشت من بودم! یکی رفت ، یکی نرفت، اونکه رفت تو بودی اونکه به جز تو دنبال هیچکس نرفت من بودم! یکی خواست،یکی نخواست، اونکه میخواست من بودم اونکه هیچوقت منو نخواست تو بودي
خواستم زندگی را نقاشی کنم
محبت را سبز
عشق را سرخ
احساس را سفید
اعتماد را آبی
عهد را بنفش
وقتیکه به سرنوشت رسیدم بوتل رنگ سیاه شکست همه چیز سیاه شد این است تصویر زندگی من
حق با شماست
آدمها دروغ می گویند ، خیانت می کنند ،از پشت خنجر میزنند
کسانی وجود خواهند داشت که از شما استفاده می کنند
و برخلاف آنچه که می گویند دوستتان ندارند
اما شما نمی توانید به آنها اجازه دهید شما را از زیستن باز دارند...
چون افرادی هم هستند که واقعا دوستتان دارند
و هرگز باعث رنج شما نخواهند شد
باید آنها را پیدا کرده و برای همیشه در زندگیتان
نگاه دارید..
دلم تنگ است برای روزها و شب ها..
دلم تنگ است برای گرفتن دستانت..
دلم تنگ است به اندازه ی بزرگی قلبی که داری
دلم تنگ است به اندازه ی تمام روزهایی که نبودی...
دلم تنگ است به اندازه ی تمام روزهایی که تو را ندارم
امشب دلم عجیب گرفت …
حتی آسمان شب هم ماه و ستاره هایش را از این شب گرد تنها مخفی می کند!
حتی ابرها هم به ماه اجازه نمی دهند لحظه ای همنشین شب های سرد این دیو صورتی شود!!
مگر من خواستم و این شد؟!
به من خرده مگیر ای شب…...
زخم هایم تاوان تنهایی و نبودِ تکیه گاهی ست که دستم را میان شعله های نفرت و بی اعتمادی رها کرد.
سوختم…
اما نه به خواست وجدانم…
سوختم چون هم دل شب های سردم دیوارهای سربیِ خانه ام بود وبس…
سوختم از تنهایی میان هیاهوی آدم ها…
از یک رنگی میان این حجم دورنگی ها…
سوختم…
وقتی دستم بجای قلب تو
ریسمان پاره یادت را چنگ می زد.
به من خرده مگیر…
که محبوسم به زندان این دنیا
به جرم زخم های نفرت دنیا….
آرامشی داره صدات که دردم و کم می کنه
چیزی بگو هرفای تو بدجوری خوبم می کنه
تو طرف من باش من عشقم و ثابت می کنم
صد بار برگردم عقب باز انتخابت می کنم
اگه می خوای برو ولی وقتی من اینجا نیستم
من خونه باشم شک نکن بازم جلوت وا می ایستم
قبول کن که عاشقت اونم که اینجوری منم
واسه نگه داشتنت به هر چیزی چنگ می زنم
من عاشق کسی شدم که راهش از دلم جداست
اونقدر خودش رو دوست داره فکر می کنه خود خداست
من عاشق کسی شدم که دلش از همه پره
بی خودی دل خوشم بهش بی خودی ازم دل خوره
زل می زنه توی چشام اما منو نمی بینه
وقتی با هم میریم یه جا کنار من نمی شینه
هر کاری واسش می کنم اما به چشمش نمیاد
تو این همه سال نشده یه بار ازم چیزی بخواد
خیلیا میگن منو اون وصله ی ناجور همیم
خیلیا هم فکر می کنن که دوستای دور همیم